ایجاد اکوسیستم¬های نوآوری: تسریع رشد مراکز نوآوری

    ایجاد اکوسیستم¬های نوآوری: تسریع رشد مراکز نوآوری

    ایجاد و موفقیت یک اکوسیستم نوآوری اغلب به چگونگی رهبری آن، روابط با شرکت‌ها و مؤسسات جدید و تأسیس‌شده، پر کردن شکاف‌های چشم‌انداز کسب‌وکار از طریق سرمایه‌گذاری­ها و برطرف کردن نیازهای خاص سرمایه­های انسانی، بستگی دارد.

    اکوسیستم­های نوآوری جدیدترین نوع از بین سه کهن‌الگوی اکوسیستم­ها، هاب­ها و مناطق نوآوری هستند. بررسی مدیریت اسلون MIT در سال 2022 اکوسیستم‌های نوآوری را به عنوان «مکان‌هایی تعریف کرد که پنج نوع ذی‌نفع را درگیر می‌کند - مؤسسات تحقیقاتی، کارآفرینان، شرکت‌ها، سرمایه‌گذاران و دولت‌ها - که توسط یک بافت اجتماعی قوی از منافع متقابل، نیازها و منابع مکمل و اعتماد مرتبط هستند.»

    چرا مراکز نوآوری اهمیت دارند؟

    مراکز نوآوری که بخش‌های با ارزش و پژوهش‌محور در موضوعات مختلف را در بر می‌گیرند، توجهات و همچنین سرمایه‌گذاران را به دلایل مختلفی جلب می‌کنند؛ رشد بهره‌وری سالانه برای صنایع نوآوری، جذب کارگرانی با درآمدهای بالاتر از میانگین و ایجاد مشاغل بیشتری برای جوامعی که در آن قرار دارند.

    مراکز نوآوری راه‌های جدیدی را برای جوامع سالم‌تر، متنوع‌تر و مرتبط‌تر ایجاد می‌کنند.

    شش مورد ضروری: اکوسیستم نوآوری

    مدیران بخش دولتی و خصوصی می‌توانند یک رویکرد شش مرحله‌ای را برای ایجاد و گسترش یک اکوسیستم نوآوری پررونق دنبال کنند.

    1. تنظیم آرمان و چشم‌انداز جسورانه 

    ایجاد هویتی قوی که ریشه در یک آرمان روشن و اهداف آینده‌نگر دارد که باعث ایجاد هیجان و خرید سهامداران گسترده می‌شود، برای موفقیت اکوسیستم‌های نوآوری ضروری است. تعریف هویت و برند منحصربه‌فرد و متمایز، ویژگی­های ناملموس یک اکوسیستم، مانند زیست‌پذیری یا ثبات نظارتی را متبلور می­کند که باعث ایجاد یک ارزش پیشنهادی برای مردم و مشاغل به‌طور یکسان می­شود. همچنین زمینه را برای تعریف معیارهای موفقیت کوتاه‌مدت و بلندمدت فراهم کرده و به حفظ تمرکز بر روی چرایی وجود اکوسیستم کمک می­کند. این چشم‌انداز است که توسط شایستگی­های اصلی، نقاط قوت خاص و موضوعات فرهنگی سازگار، یک اکوسیستم را از سایرین متمایز می­کند.

    بوستون نمونه‌ی بارز اکوسیستم مبتنی بر یک هدف بلندپروازانه است: «تعریف مکان، مردم و هدف خود به عنوان پایتخت انقلاب علمی». با بهره­گیری از دانشگاه‌ها (از جمله هاروارد و موسسه‌ی فناوری ماساچوست)، و همچنین موسسات پیشرو مانند Mass General و Brigham و Women's Hospital، شروع به همکاری نزدیک با کارآفرینان، توسعه‌دهندگان و رهبران بخش­های مختلف برای رسیدن به اهداف و آرمان­های خود کرد. 

    2. تمرکز بر بخش­های خاص و شرکا 

    زمانی که رهبران و توسعه‌دهندگان بر پایه‌ی مهارت‌های موجود و نقاط قوت نهادی منطقه تمرکز می‌کنند، اکوسیستم‌های نوآوری بیشتر رشد می‌کنند. اکوسیستم‌ها می‌توانند بر بخش‌ها و زیربخش‌های خاصی تمرکز کنند، به عنوان مثال؛ وسایل نقلیه‌ی الکتریکی، لجستیک هوایی پیشرفته یا دستگاه‌های پزشکی یا هوش مصنوعی و یا اینترنت اشیا (IoT) در بخش‌های مختلف تمرکز کنند. 

    دو سوال می­تواند به رهبران کمک کند تا ارزش پیشنهادی یک منطقه و نهادهای پایه­ای ایده‌آل را شناسایی کنند: منطقه چه حوزه­های منحصربه‌فردی از مزیت رقابتی را می­تواند دنبال کند؟ و کدام دانشگاه‌ها، مؤسسات تحقیقاتی، مراکز رشد و سرمایه‌گذاران و کسب‌وکارها می‌توانند مؤسسات پایه­ای باشند؟

    3. تسریع سرمایه VC [1]و استارت-‌آپ‌ها از طریق نوآوری قوی 

    استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های نوپا اغلب ایده‌های پیشرفته با پتانسیل بازده مالی و اقتصادی واقعی را توسعه می‌دهند. اکوسیستم‌های نوآوری می‌توانند شانس موفقیت خود را در صورت ایجاد یک «ستون فقرات» در چهار حوزه‌ی کلیدی قیف نوآوری یکپارچه - تولید ایده‌ها و تحقیق و توسعه، تجاری‌سازی، راه‌اندازی سرمایه‌گذاری‌های نوپا و VC و رشد و نمو در مراحل اولیه، افزایش دهند.

    افزایش تحقیق و توسعه، چه دانشگاهی و چه خصوصی، می­تواند به اطمینان از پایدار ماندن نوآوری کمک کند. این ایده‌ها سپس می‌توانند با جذب کارآفرینان، تقویت انتقال فناوری و ایجاد دارایی‌هایIP ، به استارت-‌آپ‌ها تبدیل شوند. شرکت‌های نوپا علاوه بر بخشی از قیف نوآوری یکپارچه و ارزشی که اکوسیستم وعده داده است، به سرمایه و پشتیبانی ساختاریافته نیز نیاز دارند.

    ارزیابی نقاط قوت و فرصت‌ها در قیف نوآوری و ایجاد برنامه‌های مناسب برای تقویت نقاط قوت و پر کردن شکاف‌ها، اجزای کلیدی یک اکوسیستم موفق هستند. درک علت اصلی شکاف­ها می تواند به هدف­گیری راه‌حل­های موثر برای پر کردن آن­ها کمک کند. 

    ترکیبی قوی از شرکت‌ها نیز برای ایجاد یک قیف نوآوری سالم ضروری است زیرا به استارت‌آپ‌ها اجازه می‌دهد تا ایده‌های خود را - از تحقیقات کاربردی تا تجاری‌سازی یک محصول یا خدمات نهایی - با همکاری با مؤسسات بزرگ تحقیق و توسعه و استعدادهای تثبیت‌شده بهبود بخشند. 

    اکوسیستم­ها می­توانند فعالیت ها را در سراسر قیف نوآوری یکپارچه به طرق مختلف پشتیبانی کنند. مجریان دانشگاه می­توانند دفاتر انتقال فناوری را برای جستجو و حمایت از فناوری­های در حال توسعه فعال­تر کنندانکوباتورها و شتاب‌دهنده­ها می­توانند به کارآفرینان در مسیر خود، کمک کنند. رهبران اکوسیستم می­توانند با ایجاد مراکز فیزیکی که به شرکت­های VC اجازه می­دهد با اکوسیستم به طور مستقیم تعامل داشته باشند، ویترین­های استارت-آپ را هماهنگ کنند. ترکیب مناسب فعالیت­ها احتمالاً به مقیاس هاب و نقاط قوت و چالش­های آن در سراسر قیف نوآوری، بستگی دارد.

    4. توسعه‌ی استراتژی استعداد و نیروی کار اکوسیستم 

    یکی دیگر از مؤلفه­های حیاتی اکوسیستم­های موفق، یک استراتژی استعدادهای هماهنگ شده است. کمبود استعداد می­تواند به شدت رشد یک اکوسیستم را محدود کند. برای صنایع مبتنی بر دانش، تصمیم‌گیری‌ها اغلب به استعدادهای موجود و توانایی توسعه و جذب نامزدهای واجد شرایط بستگی دارد.

    برای این منظور، قیف استعدادها می‌تواند گسترده باشد و می‌تواند بر توسعه در طیفی از مشاغل و سطوح مهارت که با بخش‌های اولویت‌دار همسو هستند تمرکز کند. رهبران بخش دولتی و خصوصی می توانند با مجموعه‌ای از موسسات، از جمله دانشگاه­ها، موسسات و سازمان­های آموزشی، مشارکت و همکاری ایجاد کنند. ایستادن در یک اکوسیستم می‌تواند فرصتی برای رهبران باشد تا با تشویق و کمک به کارفرمایان برای بازنگری در مورد الزامات مدرک و در نظر گرفتن نامزدهای دارای مدرک یا سایر گواهینامه‌های مهارت، با یکدیگر همکاری کنند تا «سقف کاغذی» را از بین ببرند. 

    جذب سرما­های انسانی با استعداد به یک اکوسیستم و سپس حفظ و توسعه‌ی آن­ها اغلب به ایجاد یک آرزوی مرتبط و مؤسسات جذاب بستگی دارد. برای اطمینان از این‌که دانشگاه‌ها، مؤسسات تحقیقاتی و شرکت‌های اکوسیستم دارای قیف استعدادی قوی هستند، رهبران می‌توانند یک استراتژی نیروی کار منطقه‌ای هماهنگ و فرابخشی ایجاد کنند که برند، هدف و آرزوی اکوسیستم را به یک پیشرفت ملموس تبدیل کند. آن­ها همچنین می­توانند با همه سازمان­های شرکت کننده همکاری کنند تا اطمینان حاصل شود که کارفرمایان به متقاضیان واجد شرایط دسترسی دارند و کارمندان به فرصت­های هیجان انگیز و رقابتی دسترسی دارند. راه‌های دیگر برای افزایش نرخ نگهداری فارغ‌التحصیلان شامل راه‌اندازی برنامه‌های تحصیلی جدید یا توسعه‌یافته، بخشش وام برای فارغ‌التحصیلان مقیم منطقه، برنامه‌نویسی بوت کمپ، پردیس‌های دانشگاه و همکاری با شرکت‌های اکوسیستم برای ارائه‌ی دوره‌های کارآموزی و کارآموزی است.

    5. طراحی املاک و مستغلات، زیرساخت­ها و قابلیت زندگی با کیفیت بالا

    هرچند جذب استعداد و انکوباتورها مهم هستند، اما اکوسیستم باید برای کسب‌وکارها، موسسات و کارکنان جذاب باقی بماند که از طریق سرمایه­گذاری در زیرساخت فیزیکی و دیجیتال هماهنگ با نیازهای بخش­های اولویت دار مانند امکانات پژوهشی و فضاهای همکاری به دست آید. سرمایه­گذاری در بهبود کیفیت زندگی، شامل سامانه­های حمل‌ونقل و پارک­های عمومی، می­تواند برای مقیمان، کارآفرینان و کارگزاران اکوسیستم جذاب باشد. همچنین از طریق برنامه­های کاربری زمین و مسکن که به قیمت و قابلیت پرداخت توجه دارند، باید تضمین شود که جامعه قابلیت پرداخت و رونق را دارد. به طور کلی، هر قسمت از زیرساخت می‌تواند به گونه­ای طراحی شود که از جنبه­های منفی رشد جلوگیری شود.

    سازمان‌های توسعه‌ی اقتصادی باید سرمایه‌گذاری‌ها را در زیرساخت‌های فیزیکی و دیجیتالی همسو با نیازهای بخش اکوسیستم، از امکانات تحقیقاتی و تجهیزات نمونه‌سازی گرفته تا فضاهای همکاری و انکوباتورها، اولویت‌بندی کنند. حتی در دنیای پس از همه گیری، فضاهای فیزیکی مانند دفاتر  و ویترین فروشگاه‌ها  مهم هستند. سرمایه‌گذاری‌های با کیفیت زندگی - مانند بزرگراه‌ها، ایستگاه‌های راه‌آهن سبک، و پارک‌های عمومی و فضاهای باز- می‌توانند فضای جذابی را برای ساکنان اکوسیستم، مسافران و مشاغل به طور یکسان ایجاد کنند. در نهایت، عرضه‌ی کافی مسکن برای اطمینان از مقرون به صرفه بودن و سرزندگی جامعه حیاتی است. سیستم‌های حمل‌ونقل می‌توانند از پیش‌بینی تقاضا و برنامه‌ریزی بار برای انتقال افراد از مکانی به مکان دیگر بدون افزایش ازدحام استفاده کنند. طرح‌های کاربری زمین و مسکن می‌توانند قیمت‌گذاری و مقرون به صرفه بودن را برای جلوگیری از قیمت‌گذاری مردم از خانه‌های موجود در نظر بگیرند.

    6. پرورش جامعه­ای پر جنب و جوش و متنوع 

    صنایع نوآوری از دیرباز به دلیل فقدان تنوع قابل توجه بوده است. برای رفع این شکاف­ها، باید جامعه‌سازی متنوع و فراگیر را تسریع کرد. مدیران می­توانند با درک درست از نقطه‌ی شروع خود، ابتکاراتی را همراه با مجریان جامعه و موسسات آموزشی توسعه دهند تا فرصت­ها به نفع همه­ی بازیگران باشد. مدیران اکوسیستم می­توانند با تنظیم هوشمندانه خود را به هدف رشد فراگیر متعهد کنند و با اعلام شفاف آن­ها، مشوق­های عملکرد مرتبط با این اهداف را ایجاد کنند و به‌روزرسانی­ها را از طریق گزارش­های پیشرفت سالانه در مورد تنوع، برابری، و شمول به اشتراک بگذارند.

    برای بهره‌برداری از اهداف اکوسیستم‌های نوآوری، مدیران می‌توانند چند تغییر اساسی را در رویکرد جامعه‌سازی خود در نظر بگیرند. به جای انجام تجارت معمولی، نه‌تنها می­توانند جامعه‌ای از موسسات پایه­ای را پرورش دهند، بلکه از بخش­هایی که کسب‌وکار یکدیگر را در بخش‌های تخصصی ارتقا می­دهند، نیز حمایت می­کنند. مدیران توسعه اقتصادی می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند تا به بخش­های پایه­ای و مشاغل خوشه‌ای کمک کنند و به جای این­که به بازده مالی به صورت مجزا نگاه کنند، می­توانند ارزش همه‌ی سهامداران و ذی‌نفعان را به دست آورند.



    [1] Venture Capital (سرمایه‌گذاری خطرپذیر) 

    اشتراک گذاری :
    نظر شما
    لطفاً کد امنیتی که در عکس نشان داده شده، را وارد کنید کد امنیتی:
    نظرات کاربران