توسعه، مفهومی شناخته شده است که بارها در مورد آن صحبت شده است. تلاش برای افزایش تولید ناخالص ملی، ایجاد زیرساختهای اقتصادی و نظایر آن موضوعات غریبی نیستند اما توسعۀ پایدار یا همان Sustainable Development کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. شاید یکی از بارزترین تفاوتهای استراتژیها و شکل ایجاد توسعه در کشورهای صاحب صنعت و تکنولوژی با کشورهای در حال توسعه، نوعِ نگاه آنها به مفهوم توسعه است؛ نگاهی که از جانب آنها «توسعۀ پایدار» و از جانب کشورهای جهان سومی معمولاً «توسعۀ ناپایدار» است.
اگر بخواهیم مفهوم توسعۀ پایدار را کوتاه و به دور از تکلفهای رایج بگوییم، همین یک جمله کافی است:«توسعۀ پایدار، توسعهای است که جانبِ حفظ محیط زیست را دارد» . جملۀ کوتاهی که مفهومی عمیق دارد و در اجرا حائز اهمیت است.
نگاهی اجمالی به شکل توسعهمان در ایران در بسیاری از مواقع این واقعیت را نشان میدهد که ما این دو را با هم نداریم ! یعنی یا جاده داریم یا محیط زیست بکر ! این دو با هم تلفیق نشدهاند.
در کشورهای بیشتر توسعه یافته که زیرساختهای توسعه و صنعت در کنار محیط زیست سالم یکجا دیده میشوند، چه بسا صنعت به بقای محیط زیست کمک کرده است. اما اگر بخواهیم کمی در موضوع توسعه پایدار عمیقتر شویم باید بگوییم عنصر «اجتماع» نیز در توسعۀ پایدار سهم دارد. در واقع توسعۀ پایدار نقطۀ اشتراک اقتصاد (توسعۀ اقتصادی)، محیط زیست (حفظ محیط زیست) و اجتماع (توسعه اجتماعی) است.
در یک جمعبندی کلی از آن چه به لحاظ تئوریک در موضوع توسعه پایدار اشاره شد، میتوان چنین گفت : توسعه پایدار مفهوم نسبتاً پیچیدهای است که جنبههای مختلفی را در بر میگیرد. در پایداری، سه جنبه اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی با هم به طور کامل در تعامل هستند و اغلب محققان در این سه جنبه اصلی (Triple Bottom Line) زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی پایداری را بررسی میکنند. در توسعه پایدار اهداف باید در سه جنبه به صورت ذیل در نظر گرفته شود:
ا. توسعه پایدار باید رشد اجتماعی را که در آن نیازهای همه افراد برآورده شده، فراهم آورد.
2. حفاظت موثری از محیط زیست به عمل آورده و در مصرف منابع طبیعی با دقت عمل کند.
3. این توسعه باید رشد پایدار اقتصادی و رونق اقتصادی را به همراه داشته باشد.
امروز در صورتهای مالی سازمانها و شرکتهای ما، توسعۀپایدار هیچ جایی ندارد. یعنی اگر یک شرکت، با قطع ۲۰۰ اصله درخت در دل جنگل یک هتل بسازد و سالانه صدها گردشگر در آن اقامت کنند، در صورت مالی پایان سال آنها بدون توجه به آسیبهای زیست محیطی، سود شناسایی و به عنوان توسعه و پیشرفت مدنظر گرفته میشود. حال آن که در چنین اقدامی به حفظ محیط زیست و اجتماع، که دو اصل مهم در توسعۀ پایدار هستند، توجه نشده است.
در آمریکا جریان بیکورپ (BCorp) که ۳۰ ایالت به آن پیوستهاند تلاشهایی در زمینه ایجاد اجبار رسیدگی به محیط زیست و جامعه در قانون انجام داده و همچنین در قوانین ملی استرالیا توجه به محیط زیست و جامعه در گزارشدهی مالی سازمانهای کشور گنجانده شده است. به تدریج با تبیین جزئیات بیشتر این مدل حسابرسی و یافتن انگیزههای جدید برای بهکارگیری توسط سازمانها، سازمانهای بیشتری در جهان به این روش حسابرسی گرایش پیدا میکنند.
امیدوارم سازمانهای ایرانی نیز به جریانات این چنینی بیشتر بها دهند …